در این برخورد غیرمنتظره، لین گری از آمدن پدر ناتنی خود در روز پدر شگفت زده می شود. در حالی که آنها به قهوه می رسند، لینی احساس می کند که مورد غفلت قرار گرفته است. اما وقتی دیک بزرگ پدر ناتنیش را می بیند، نمی تواند در برابر وسوسه لیسیدن خوب آن مقاومت کند.