شوهرم به طور تصادفی اشاره کرد که یک پسر پیشنهاد پول برای تماشای او و همسرش را داد. او بدون اطلاع من موافقت کرد. رابطه طولانی مدت، یک مرد سیاه پوست خوش اخلاق رسید. من با اشتیاق مهارت های دهانی خود را نشان دادم، در حالی که شوهرم تماشا می کرد، به کیر بزرگ سیاه و سفید بزرگش خدمت می کرد.