من به عنوان یک منشی جوان همیشه مشتاق راضی کردن رئیسم بودم.یک روز او را تنها گرفتم و تصمیم گرفتم کنترل را به دست بگیرم.او را اغوا کردم، برهنه کردم و مسئولیت را به عهده گرفتم و با رها کردن وحشیانه بر کوس غنی او مسلط شدم.ارگاسم شدید بود و من بیشتر هوس کردم.