بعد از یک دور گلف، آن را زدیم و به سمت محل او حرکت کردیم. او من را به یک نقطه خلوت هدایت کرد و شروع به بازی کرد. من نمی توانستم در برابر پوست قرمز کک و مکی و سینه های طبیعی بزرگ او مقاومت کنم. ما یک روم عمومی وحشی داشتیم، فانتزی های خود را زندگی می کردیم.