نامادری آستین تیلور، اغوا شده توسط جذابیت پسرخوانده اش، تسلیم شهوت می شود. او او را به اتاقش دعوت می کند، با مسخره کردن او را برهنه می کند و میل او را شعله ور می کند. او با آشکار کردن سینه هایش به طرز ماهرانه ای او را خوشحال می کند، خلسه مشترک آنها قابل لمس است.