رایلی مارکس، یک روح جسور، برهنه در ملاء عام افراط می کند و با برهنگی بازیگوش خود مسخره می کند. او به تنهایی، هوس هیجان تماشا می کند، انگشتانش اسباب بازی او را کاوش می کنند، بدنش در خلسه می پیچد. او بدون معذرت خواهی، لذت خود را در فضای باز، غافل از هنجارهای اجتماعی، در آغوش می گیرد.