بعد از مدرسه، خواهر ناتنی ام من را تنها گرفت. او همیشه کمی شیطون بوده است، اما هرگز انتظار نداشتم که او کار دستی ارائه دهد. من عقب نشستم و تماشا کردم که او به طرز ماهرانه ای من را به اوج رضایت بخش رساند. لحظه ای داغ بین خواهر ناتنیم و برادر ناتنی بود.