شانل شورتکیک، یک بلوند جوان، قبل از اینکه به طرز اغواکننده ای لباس هایش را در کنار استخر بریزد، از نگاه هوس آلود پدر ناتنی اش لذت می برد. او مشتاقانه او را به صورت دهانی خوشحال می کند، سپس سوار او می شود و با اشتیاق او را سوار می کند. فرار آنها در فضای باز در یک نقطه اوج کنار استخر به اوج می رسد.