خواهر ناتنی نایجا، یک جوجه آبنوس داغ، هوس توجه دارد. برادر ناتنی سفیدش شیرجه می زند، بیدمشک آبدار او را می بلعد و ناله می کند. او بر او مسلط است، خروس سیاه بزرگش را در گلویش فرو می کند، قبل از اینکه به بیدمشک تنگش نفوذ کند. او با تقدیر می چکد، لبخند رضایت روی صورتش است.