الا هیوز، یک آفتاب در حال طلوع، روز جدیدی از هرزگی را به ارمغان می آورد. او مشتاق است که مهارت های دهانی خود را به نمایش بگذارد، و برای یک دمنوش صبحگاهی شیرجه می زند. لذت استادش منجر به یک رویارویی پر از تقدیر داغ و چسبناک می شود و عینکش را به یک نمایش تقدیری تبدیل می کند.