هیناتا، یک بازیکن کازپلیر خشمگین، بالاخره به آرزوی خود برای یک خروس سیاه بزرگ رسید. پس از پرستش دارایی های فراوان شانل فراست، او مشتاقانه در یک جلسه وحشیانه پر کردن صورت و لعنتی شدید افراط کرد. اوج انفجاری او را بیشتر هوس کرد و او را در دنیای شور و شوق بین نژادی غوطه ور کرد.