برادر بیمارم لباس هایم را در می آورد، سپس به من ملحق می شود و الاغ تنگم را اذیت می کند. او قبل از شیرجه زدن، سینه های پر جنب و جوش من را نوازش می کند و با انگشتانش ماهرانه در اعماق بیدمشک آبدار لاتین من کار می کند. این یک رابطه خانوادگی است، اما با پیچ و تاب ناهنجار.