بانی بون، شلخته سیری ناپذیر، مجازات خود را دریافت می کند. نیک لانگ او را بند می آورد و آموزش می دهد، او را مجبور می کند که همه چیز را بگیرد. او مقعد خشن، ادرار، و الاغ به دهان را تحمل می کند، که منجر به اسارت شدید و جلسه های دمیدن می شود. وصیت واقعی او به فداکاری تزلزل ناپذیر او به حرفه اش.