سامارا داغ، دخترخوانده ای شیطون، هشدارهای برادر ناتنی خود را نادیده می گیرد. او هوس توجه او را دارد و او با یک روم وحشی و ناهنجار متعهد می شود. میعادگاه ممنوع آنها در یک رقص گره خورده و وابسته به عشق شهوانی باز می شود و هر دو را نفس نفس می زند و راضی می کند.