بعد از اینکه دختر اصلیم باردار شد، مجبور شدم تنوع پیدا کنم. زوئی بلوم، یک نوجوان لاغر، تبدیل به محبوب جدید من شد. من او را سخت و عمیق می کردم، بهترین لیس های حشری را به او می دادم و او را سخت می کردم. حالا، من او را با شدت بیشتری می گیرم، با استفاده از انگشتانم برای وحشی کردن او.